چکیده:
ابن خلدون دانشمند مسلمان قرن هشتم هجری در کتاب ارزشمند خویش المقدمه، به مباحثی مهم از جمله بررسی ویژگیهای شهر، روند شهرنشینی، اخلاق شهروندی، تحلیل ارتباط انسان با محیط، صفات شهر مطلوب و مطالب حائز اهمیتّ دیگری اشاره کرده است که میتوان با مطالعه دقیق و تخصّصی از آنها بهره جست. متأسفانه آرا و نظریههای منحصر به فرد وی در باب شهرنشینی تا حد زیادی از دید محققان این رشته مغفول مانده است. نظریّههای او برای دستیابی به الگوی شهر اسلامی میتواند به عنوان یکی از منابع بنیادی در جهت یافتن صفات شهر مطلوب اسلامی قلمداد شود و مورد پژوهش علمی قرار گیرد. این مقاله به یکی از مؤلفّههای مهمِ رشد و توسعه شهر از دیدگاه ابنخلدون پرداخته است. واژه «عصبیتّ » برای نخستین بار به عنوان عاملی برای تقویت حس مشارکتهای اجتماعی مردم در فضاهای زیستی توسط این حکیم مسلمان بیان شد. این مفهوم در بطن خویش معانی گستردهای را در بر دارد؛ از جمله همبستگی اجتماعی، احساس وحدت، حمایت گروهی، وجدان جمعی و موارد بیشمار دیگر که میتواند به عنوان یکی از اساسیترین خصوصیات شهر مطلوب برای دستیابی به اجتماعی پایدار در نظر گرفته شود. در این پژوهش که از نوع بنیادی و کیفی است و از روشهای تفسیری، اکتشافی و منابع اسنادی بهره برده شده، اهمیتّ بحث همبستگی اجتماعی (عصبیتّ)، معنای دقیق و مصادیق ظهور آن در شهر به عنوان عاملی برای تحرّک، پویایی و رشد اجتماعی و تأثیر ویژه آن در رشد و توسعه شهر مورد بررسی قرار گرفته است.
عصبیت، مولفه ای اصلی در ایجاد حس تعلق و مطلوبیت فضای زیستی از دیدگاه ابن خلدون