فعالیت های فرهنگی اجتماعی

چکیده:

در این مقاله سعی شده است مبانی طراحی محله های مسکونی در شهرهای اسلامی به طور کوتاه از صدر اسلام تاکنون مورد بررسی قرار گیرد و نقش و جایگاه مسجد به عنوان یکی از عوامل مهم و تعیین کننده ابعاد فیزیکی و هم چنین برطرف کننده بسیاری از نیازهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بخش های مسکونی شهر مشخص گردد. در این مقاله نخست با روش توصیفی- تحلیلی، مبانی با مبانی طراحی و برنامه ریزی واحدهای همسایگی در غرب مقایسه می شود. این مبانی ابتدا به وسیله شهرسازان آمریکایی در سال ۱۹۱۱ ارائه شد و به طور گسترده ای حتی در کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. به این ترتیب، برتری مبانی طراحی محله ها در شهرهای اسلامی که مسجدها، حسینیه ها، تکیه ها و یا دیگر بناهای مذهبی نقش بسزایی در آن ها داشته اند، مشخص خواهد شد. از بررسی محله ها در شهرهای اسلامی گذشته چنین برداشت می شود که مسجد نقش پراهمیتی در ابعاد کیفی طراحی شهرها و بازتاب اجتماعی مسائل نسبت به مبانی طراحی واحدهای همسایگی در غرب که تنها به مسائل فیزیکی و کمی پرداخته، داشته است. در این جا پایداری به معنای تداوم، استمرار و ماندگاری است و ادامه حیات بسیاری از محله های قدیمی در شهرهای کهن ایران دلیلی بر این گفتار است. در پایان، ضمن ارایه الگویی برای محله ایرانی- اسلامی، به نکته های دارای اهمیتی همچون ایجاد بستری برای تعاملات اجتماعی به عنوان میدان محله – بدون مزاحمت ترافیک سواره، با در نظر گرفتن نقش مسجدها و حسنیه ها به عنوان بناهای شاخص محله و دسترسی به صورت پیاده و راحت به آن، در طراحی محله های مسکونی معاصر در شهرهای جدید، گسترش آتی شهرها و زنده کردن بافت موجود آن ها اشاره می شود.

الگوی پیشنهادی محله، با مرکزیت مسجد و فضاهای عمومی مورد نیاز در شهر ایرانی-اسلامی