صدرالدین شیرازی

چکیده:

بحث فلسفی رابطه صورت و بی صورتی و عدم امکان قداست بخشی به صورتها و تعریف هندسه مقدس در چند دهه اخیر توسط پاره ای از نظریه‌پردازان جدید به منظور دفاع از کثرت‌گرایی و پلورالیزم فرهنگی و هنری مطرح شد و تلاش داشت از سمبولیزم و نمادپردازی قدسی در شکل‌های مختلف آن که توسط سنت‌گرایان، مطرح شده انتقاد کند و تلاش فلسفی و عرفانی آنها را برای توجیه این مسئله با استناد به مباحث فلسفی اشراقی، خیال منفصل نظریه سهروردی و اخوان الصفا، با تأکید بر عقلانیت مشائی و حتی تنزیه‌گرایی عرفانی مورد نقد قرار دهد. این تقابل‌ها که توسط سروش و نصر با حساسیت در فضای کشور مطرح می‌شود، نظریه‌پردازان هنر و معماری را برای یافتن پاسخ دقیقتر فلسفی و عرفانی به سوال در زمینه رابطه صورت اشیاء با قداست تشویق می‌کرد. این رساله تلاشی برای پاسخ به این اشکالات است و سعی می‌کند با استمداد از فلسفه ملاصدرا و نوآوری‌های فلسفی او در تشریح اصالت وجود مراحل رشد نظریه هندسه نمادگرا و مقدس را آشکار نموده و تأثیرات آن را درمباحث حکمت و هنر در دو بُعد هستی‌شناسی یعنی عینیت ذات موجودات با ذات باری و معرفت‌شناسی یعنی سیر نفس و اتحاد با صورت الهی خود، شناسایی و تفکیک نماید و با دو روش تحقیق استدلالی و تحلیلی توصیفی و همراه با تفسیری تاریخی است. از دستاوردهای نگارنده در این پژوهش اینست که مباحث تبارشناسی هندسه مقدس در هنر و هندسه را در سه نسل که عبارتنداز: نسل اول رویکرد ریاضی و فلسفی، نسل دوم رویکردی فلسفی و دینی، نسل سوم رویکردی قرآنی و عرفانی طبقهبندی نموده است. نگارنده ضمن نقد نظریه‌پردازان این رویکردها بر اساس فیلسوفان بزرگ اسلامی، و همچنین با تأکید بر وجه جامع و نقد نقاط حصرگرایی فیلسوفان اسلامی مانند شیخ اشراق و ابن‌سینا در زمینه مباحث مرتبط با آن، به تبیین هندسه مقدس بر اساس اصالت وجودی ملاصدرا در دو قوس نزول و صعود پرداخته شده است. در سیر نزولی تشخص و صدور و تنزل تدریجی وجودی صورت و علم، از واجب تعالی تا ماده است. در قوس صعود نیز اصل معنا و ساختار هندسه مقدس در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی فلسفی و عرفانی با حرکتی دایره‌وار در جوهر شیء یعنی وحدت جوهری که در نهایت تناسب و تقارن ذاتی شیء در عین تباین و تنوع عرضی تبیین شده است. در این تبیین نیز انسان کامل هندسه مقدس هستی است که در خلق هنر در هر «آن» با سیری صعودی و نزولی و حرکتی دایره وار هنری متناسب با ساختار و جوهر اصلی خود خلق می-کند. از مهمترین نتایج بحث در دو فصل هستی شناسی و معرفت‌شناسی هندسه مقدس در حکمت متعالیه می‌توان ضرورت دو بُعد وجودشناسانه و ادراکی در هنر، خلاقیت نفس در پرتوی دستیابی به عقل بسیط، اتحاد عقل و خیال در هنر و هندسه مقدس، هماهنگی هنر با ساختار درونی فرد، تناظر هندسه مقدس درمحسوس، خیال و معقول، ضرورت درک قوانین کارگاه مهندسی هستی از طریق انسان شناسی و طبیعت شناسی و ملکوت شناسی نام برد.

دانلودچندبرگ نخست

دانلودتمام متن

2022-01-24

بررسی مبانی نظری هندسه مقدس در فلسفه اسلامی

چکیده: بحث فلسفی رابطه صورت و بی صورتی و عدم امکان قداست بخشی به صورتها و تعریف هندسه مقدس در چند دهه اخیر توسط پاره ای از نظریه‌پردازان جدید به منظور دفاع از کثرت‌گرایی و پلورالیزم فرهنگی و هنری مطرح شد و تلاش داشت از سمبولیزم و نمادپردازی قدسی در […]