رفتار و ذهنیت کودکان بر اثرِ مواجهه با محیط اطراف شکل میگیرد. چگونگی این مواجهه در پرورش یافتن استعداد و فطرت درونی کودک حائز اهمیت است. معماری کودکستان به عنوان جزیی از محیطی که کودک در آن به سر میبرد بر چگونگی پرورش ذهنی کودک تاثیرگذار است. مسئله اصلی در این پژوهش، بازخوانی نگاه اسلام به آموزش و پرورش کودک و چگونگی تاثیر آن بر کالبد معماری است. در این پژوهش، به طور خاص، اصلِ “بینش سازیِ معنویِ کودک” که از آموزههای سنت اسلامی و تاریخی ایرانی در تعلیم و تربیت است، مورد بررسی قرار گرفته تا روشهایِ ارتقا آن در کودک، از طریق معماری مورد بررسی قرار گیرد. هدف این پژوهش ارائه اصولی طراحانه در جهت ارتقا بینش سازی معنوی کودک از طریق معماری؛ و همچنین ارائه این اصول در قالبِ یک طرح معماری است. در این راستا با استفاده از مطالعهیِ کتابخانهای با تنظیم مبانی دینی و تاریخی این اصل به استخراج شاخص های معماری مربوط به آنها و اعتبار سنجی آنها به روش دلفی پرداخته و سپس از طریق آزمون فریدمَن میزان تاثیرگذاری و رتبهبندی هریک از آنها بیان شده است.یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تحریکِ کنجکاویِ کودک و کمک به آموزش غیرمستقیم از طریقِ تجسس در محیط اطراف، منجر به “بینشسازی معنوی” به صورت غیر مستقیم، در دوران کودکی میگردد. براین اساس “طبیعت-گرایی در محیط کودکستان”، ” پرورش فکریِ کودک به روش غیر مستقیم تجربی” و ” توجه به پویایی، تحرک و بازی کودک” در طراحی کودکستانها، که هر یک در راستای تحریکِ کنجکاوی و کمک به آموزش غیر مستقیم کودک میباشد؛ بر “بینش سازی معنوی کودک”، تاثیر مثبت دارد. در این راستا شاخصههای معماری مربوط به هریک از این اصول، به صورت مبسوط در متن پایان نامه و قسمت “نتایج پژوهش” آمده است.واژگان کلیدی: کودکستان، کودک ، بینشسازی معنوی، طبیعتگرایی، تجربهگرایی ، بازی کودک.
